نوژانوژا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

دخترم نوژا

بدون عنوان

دیروز مورخ یکشنبه ٢٥/٢/٩٠ نوژا جونم رو بردیم پیش آقای دکتر مدرسی و گوشهای قشنگش رو سوراخ کردیم.نفس مامان کلی گریه کرد آخه دختر خالش طناز هم میخواستن گوششو سوراخ کنن و طناز خانوم کلی جیغ و داد راه انداخت و نوژا هم ترسید.اما به جاش الان خوشکل شده و صورت ماهش دخترونه تر شده الهههههههههههههی ...
26 ارديبهشت 1390

بابایی نوژا اومده

پدرت از سفربرگشته  و تو  بال وا کرده ای ... وقتی پدرت نباشد بال های تو ناپدید می شوند برق چشم هایت می روند و من تنهایی عمیق تورا پر نمی کنم و هیچ کس تنهایی عمیق ما سه نفر را پر نمی کند... تو آرامی و به این تنهایی خوگرفته ای بهتر از من بهتر از پدرت... تو از ما خیلی بهتری
25 ارديبهشت 1390

...........

  از وبلاگ بسیار زیبای  دختر اقیانوس  خاله سمانه چندی پیش نامه یه نی نی محترم به دستمون رسیده که خدمتتون میخونیم. آقاي پدر! در كمال احترام خواهشمندم اينقدر لب و لوچه ي پياز خورده ي غير پاستوريزه، و سار و سيبيل سيخ سيخي آهار نشده ات را به سر و صورت حساس من نماليد!! خانوم مادر! جيغ زدن شما هنگام شناسايي اجسام داخل خانه توسط حس چشايي من، نه تنها كمكي به رشد فكري من نمي كنه، بلكه براي شير شما هم مضر است!!! لازم به ذكر است كه سوسك هم يكي از اجسام داخل خانه محسوب مي شود! پدر محترم! هنگام دستچين كردن ميوه، از دادن من به بغل اصغر آقاي سبزي فروش خودداري نماييد. چشمهاي تلسكوپي، گوشهاي ماهواره اي و سيبيلهاي دم الاغي اش مرا به ياد...
25 ارديبهشت 1390

دخترکم.....

      مراقب  افکارت باش که آن ،گفتارت خواهدشد . مراقب گفتارت باش که آن ،رفتار خواهدشد .   مراقب رفتارت باش که آن ، عادت خواهدشد . مراقب عادتت باش  که آن ،شخصیتت خواهدشد . و مراقب شخصیتت باش که آن ،  سرنوشت خواهدشد . ...
24 ارديبهشت 1390

خدایا ممنونم.....

  پارسال این فندق  کوچولو توی وجود من بود و چقدر لذت بخش بود سونو رفتن ها  لگد زدن ها وحرکت نکردن ها و سکسکه ها و مرور هفته به هفته تغییرات رشدش ....تاااااااا ٣٧ هفتگی که به دنیا اومد    دلم  واسه اون روزها تنگ میشه    . وااااای که هر بار یادش میوفتم تمام وجودم پر لذت میشه.   وااااااای خدا به خاطر این هدیه  بی مناسبت و بی برنامه  اگر هر چقدر شکر کنم کمه ...   هرگز هرگز هیچ هدیه ای و هیچ شی و هیچ موجودی روی زمین نمی تونست و نمی تونه اینقدر منو عاشق نگه داره... یاد اون موقعی  میوفتم که با غرور سرم رو بالا میگرفتم ...
22 ارديبهشت 1390

سلام .سلام به هر کسی که میاد به اینجا سر میزنه

امروز نوژای من هفت ماه و بیست روزشه .دیگه کم کم اذیت هاش شروع شده .وقتی روروک سواری میکنه پادشاه خونه است.هر جا دلش بخواد میره هر کاری دلش بخواد میکنه.کلن هم حرف گوش نکنه.البته فعلا...... بعداقول میده دختر حرف گوش کنی بشه  چند روز پیش آروم و بی صدا رفته بود سراغ گلدون .و گلهای تو گلدونو میکرد تو دهنش کلی خندیدم و ازش فیلم گرفتم یه کاره  دیگش اینه که میره سره جاکفشی کیفهای منو از اونجا میکشه بیرون بعدش هم با زحمت با خودش حملشون میکنه آخیییییی اون لحظه قیافش دیدنیه عکش گویای همه چیه  .تاااااااااازه وقتی میاد تو آشپزخونه.......وایییییییی با آخرین سرعت حمله میکنه به سبد پیاز منم که ... اگه اون زودتر  از من رسیده باشه ب...
19 ارديبهشت 1390

تقديم به همه مادران مهربون دنيا

حس مادر قد دنياست به بلنداي شب يلداست حس مادر مثل چشمه ست به بزرگي يه درياست حس مادر يه طلوع يه طلوع واسه خوبي حس مادر يه فروغه توي اين نـا اميـ‌دي حس مادر چه قشنگه مثل بـاروناي نم نم   ...
19 ارديبهشت 1390

به دخترکم..........

آرامش آن است که بدانی در هر گام دست خدا در دست توست.                                    لحظه هایت آرام دخترکم ...
14 ارديبهشت 1390

شعر بابائی نوژا واسه نوژا خانوم

اتل متل توتوله نوژا خانوم چه جوره؟ دوسش دارن فراوون مامان بابای خانوم موهاشو میبافه آروم با چشمای مهربون چشاش يه رنگ زيباست موهاش مثال طلاست پوستش لطیف و زیباست مثل پری تو رویاست ...
14 ارديبهشت 1390

لالائئ

کودک کودک دلبندم آسوده بخواب که فرشتگانرا گفته ام از گهواره ات دور شوند تا ترنم لطیفشان تورا بیدار نکندو پروانه های باغ را سپرده ام تاهنگامی که تو در خوابی از این گل به آن گل پر نکشند زیرا تو آنقدر لطیفی که صدای پرهایشان را خواهی شنید من ترانه های آرام لالایی را آهسته برایت زمزمه خواهم کردو بیدار خواهم ماند تا تو به خواب ناز فرو روی و عطر نفسهای کوتاهت چشمم را گرم کند آنگاه هوشیارانه کنارت خواهم آرمید و نفسهای کوتاه تورا در تمام طول شب خواهم شنید... دوست دارم هوارتا ...
14 ارديبهشت 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخترم نوژا می باشد